top of page

کتاب حصار های تسخیر ناپذیر
نوشته سید محمد رفیق نادم

بخش اول تولک در زمان قدیم

بخش اول ،
تولک در زمان قدیم


تاریخ اعمار قلعه تاریخی تولک و بنیان گذار آن:
در اعمار قلعۀ تولک وچگونگی تجمع مردم در شهر تازه بوجود آمده آن روایات مختلف از طرف اشخاص متعدد از دانشمندان ، نویسنده گان و مورخین بر اساس معلومات وبملاحظه کتب تاریخ ارایه گردیده در تاریخنگاری گاه گاه تفاوت های به گونه متضاد مشاهده میشود زیرا منبع وماخذ متفاوت است لذا در بعضی موارد اتفاق نظر نیست آنچه درباره تولک نوشته شده نیز ازین امر مستثنا نمی باشد به همه حال روح سخن پیرامون تاریخ ساختار قلعه تولک به اعتبار زمان آنچه را مورخین نگاشته اند حسب ذیل است:
1- معاون سر محقق کتاب خوان فیضی تحت عنوان:(نتایج جدید باستان شناسی در ولایت غور) در صفحه (170) کتاب امپراطوری غوری ها چنین مینگارد:(تولک از جمله شهر های تاریخی معروف قبل از تاریخ بوده است.) قبل التاریخ زمان است که دانشمندان وتاریخ دانان آن را بگونه های متعدد و متفاوت تعریف کرده اند که نمی توان تاریخ معین ومشخص را از آن استنباط واستخراج نمود و آن را با قاطعیت مدار وتمسک در تعین سال قرار داد اگر بپای محاسبه بنشینیم وساختار ابتدائی قلعه تولک را بر مبنایی این نظر ارزیابی نمائیم لازم است تا نخست مرحله ما قبل التاریخ را اگر چه قاعده تخمینی هم میباشد بدانیم ، درین مورد پژوهشگران ، محققان وباستان شناسان تعبیر ها ، تفسیر ها و گویشهای دارند که هر کدام در خور توجه است عده ئی میگویند ما قبل التاریخ زمانی است که اثر و کتبه ها شناخته نشوند مماثل ومشابه شان کشف نشده باشد که قابلیت خواندن را داشته باشد ، عده ئی را نظر براین است که قبل التاریخ پیش ازمیلاد حضرت عیسی مسیح میباشد ، بعضی ما قبل التاریخ زمانی را میگویند که انسان به کشف خط قابل خواندن موفق نشده بعد ازینکه رسم الخط قابل خواندن کشف گردید عصر تاریخی بمیان آمده که بر مبنایی آن ثبوت سال صورت گرفته خطوطی که موجود است ولی خوانده نشده مربوط میگردد بدوره های قبل از تاریخ دوره های تاریخی ممالک شرق عموماً در حدود (2500) سال قبل از میلاد میباشد رسم الخط های مصر و بین النهرین که خوانده شده اند برای شان همین قدر عمر قایل شدند ، آقای سر محقق درین نوشته خود کدام ماخذ و دلیلی را به عنوان سند بر مصداق گفته خود ارایه نکرده اند تا برویت آن معلومات بیشتر بدست می آمد آقای سر محقق که پژوهش گر و دانشمند صاحب نظر است بدون کدام دلیل وسند چنین گفته را ارایه نمیکردند شاید ارایه ماخذ ومنبع را فراموش کرده باشند درین جا منحیث یک نظر آورده شد آنچه را خواننده گان برداشت میدارند وبر صحت و سقم آن چه دیدگاه وحکم دارند مربوط میگردد به تفکر واندیشه خودشان من نظر خاصی درین زمینه ندارم آنچه را مشاهده کردم تبارز دادم اگر این تعریف آقای سر محقق را مدار قرار دهیم از اعمار قلعه تولک تا کنون حد اقل (2500) سال میگذرد که زمان چشم گیری است تاریخ ثقه ودقیق اعمار این قلعه زمان ثابت میگردد که از طرف باستان شناسی وزارت اطلاعات وفرهنگ حفریات فنی صورت گیرد وآثار بدست آمد آن زیر تحقیق ومطالعه صورت گیرد آثار زیاد دارد بنده چهل سال قبل یکعده آثار را بوزارت اطلاعات سپردم ودر سال 1369 چند عدد سکه مضروبه که از آثار این قلعه بدست آمده بود برای وزارت مذکور دادم ولی تا کنون روی این مطلب کدام کار عملی صورت نگرفت امیدوارم داشته های این قلعه تاریخی در اثر توجه حکومت های مردمی که قدر تاریخ وآثار وآبده ها را می دانند وبه آنها ارزشی قایل اند کشف گردد . در دیگر کشور های جهان آثار تاریخی که بر هویت شان اثر گذار است وآنها را منحیث کشور باستانی معرفی می کند بسیار با اهمیت است وبه موجودیت چنین پدیده ها افتخار میکنند سالها است که متخصصین رشته باستان شناسی در کشور مصر کندن کاری می نمایند هر روز یک اثر جدید تاریخی بدست می آید کشور مصر از سیاحین آثار خویش مبلغ هنگفت را طور رایگان بدست می آورد از جانب دیگر در قدامت تاریخی کشورش افتخار ومباهات میکند ولی این امر در حکومت های افغانستان بی ارزش است که بذات خود عدم آگاهی از ارزش فرهنگ است.
2- (یکی از شهر های قدیم غور تولک میباشد دانشمندان زیاد از آنجا بر خواسته اند بنیاد قلعه تولک از عهد منوچهر است وآرش تیر انداز آن قلعه را داشته است قلعه بس محکم است و بر بالای آن قلعه در سنگ خارا خانه های است که آنها را آرشی گویند.) جنرال عبدالقادر ظهوری، امپراطوری غوری ها، صفحه(288)
گفتار آقای جنرال قادر را دیگر کتب تاریخ مانند طبقات ناصری تالیف مولانا قاضی منهاج سراج تائید میکند با تفاوت اینکه آقای جنرال آرش تیر انداز را صاحب و متصرف قلعه میداند و صاحب طبقات ناصری ملک مبارزالدین حبشی نیزه ور را ولی تولک میداند و در ساختار قلعه توسط منوچهر هردو متفق القول اند و هر دو کدام تمسک و دلیلی ارایه نکرده اند که منوچهر که بوده؟ در کدام عصر زندگی داشته وچگونه این قلعه را اعمار نموده که بملاحظه آن ، تاریخ آن دقیق میگردید اگر تتبع بیشتر شود ویا از آقای جنرال خواسته شود تا منوچهر و زمان زیست آن را معرفی نماید شاید معلومات بهتر بدست آید که این امر به زمان نیاز دارد.
3- ابو سعید عبدالحی گردیزی مورخ معروف شناخته شده کشور در کتاب زین الاخبارش اعمار قلعه تولک را بدون ذکر سال مربوط به ابو علی محمد بن العاس تولکی نسبت میدهد این مورخ نیز معلومات بیشتری بدست نمیدهد که فهمیده شود این قلعه در کدام سال ومدت چند سال اعمار گردیده وچه مشخصات داشته تا این قلعه عظیم را بیشتر شناسای میکردیم.
4- دانشمند دیگر ابوالفضل بیهقی نیز ازین حصار و دژ مستحکم یاد کرده همچون دیگران در توضیح وتشریح آن مسکوت گذشته در مقدمه گلایه من از مورخین کرام بی مایه وبی پایه نبوده شما نیز من را حق بجانب خواهید دانست.
5- قاضی منهاج که تربیه شده دربار سلاطین غوری و هم عمر ماه ملک دختر سلطان غیاث الدین غوری بوده در تمام حادثات غور بخصوص جنگ چنگیز مغل که خودش در قلعه تولک می زیسته وواقعات را بر اساس رویتش نگاشته که هم ثقه است وهم زیبا در صفحه(133) طبقه (23) اعمار قلعه تولک را در زمان منوچهر میداند وچنین میگوید:(اما قلعه تولک : ملک مبارزالدین حبشی نیزه وراز جهت سلطان محمد خوارزم شاه طاب ثراه ملک تولک بود وقلعه تولک حصاریست معلق به هیچ کوه پیوند ندارد بنیاد آن قلعه از عهد منوچهر است.)
6- نویسنده و مورخ عتیق الله پژواک در صفحه(25) کتابش زیر عنوان (غوریان) در مورد تولک این گونه تذکر میدهد :(( تولک یکی از شهر های قدیم غور وغرجستان بوده که امروز نیز منحیث ولسوالی بهمان نام قدیم خود یاد میشود چنانچه از خلال اوراق تاریخی بر میآید در هنگام شکوه وجلال سلاطین کشور گشایان غور این قلعه تولک آباد بوده مردان دانشمند سر کردگان و عیار پیشه این ناحیه همیشه در کنار سلاطین غور مصدر خدمات گردیده اند.)) مورخ شهیر وطن ابوسعید عبدالحی گردیزی در اثر مشهورش زین الاخبار که شاید آن را در حدود سال (444) تالیف کرده باشد در شرح وقایع السدید ابو صالح بن نوح از قلعه تولک نام می برد چنانچه می نویسد :((سرهنگی از ولایت هرات که او را ابو علی محمد بن العاس تولکی گفتندی عاصی شد وحصار تولک آبادان کرد و قومی بر وی گرد آمدند.)) ازین نوشته چنین استنباط میشود که اعمار قلعه تولک توسط مردی که افسری داشته به اصطلاح امروز شخص نظامی بود واز مردم خود تولک بوده قلعه را آباد کرده ولی تاریخ دقیق آن معلوم نیست از اینکه سرهنگ تولکی در زمان سامانیان بوده شاید اعمار قلعه در سال های پیش (303) صوزت گرفته باشد ، آنچه قدر مسلم است اعمار قلعه تولک میباشد که توسط خود مردم تولک بسر کرده گی سرهنگ ابو علی محمد بن العاس.
7- سر محقق میر عبدالروف ذاکر ، این دانشمند گرامی تحت عنوان (مراکز عمده ، قلعه ، استحکامات دفاعی غوریان) در صفحه(97) کتاب تاریخی امپراطوری غوری ها در باره تولک اینطور نگاشته است: (تولک یکی از شهر های مشهور ومهم غور و غرجستان بوده واعمار آن را ابو علی محمد بن العاس نموده . باید در باره غور و غرجستان نیز کمی معلومات داد ؛ غور و غرجستان در اصل یک پیکر واحد بنام غور بوده آریا های قدیم بعد از سکونت در سر زمین هزار چشمه و محیط پر سبز و علوفه غور را در محیط زیست جدید نام گذاشتند بعد از تعرضات اسکندر مقدونی در حکومت محلی غوری ها غرجستان از پیکر غور به یک روایت جدا گردید بروایت دیگر بعد از ظهور اسلام عده ای از غوری ها اسلام آوردند و عده ای نیاوردند درین هنگام کشمکش های مذهبی ودینی بروز کرد آن هایکه اسلام را قبول نکردند از دری خصومت وبیگانگی با غور نشینان وارد معامله شدند این دوگانگی وتضاد اندیشوی سبب گردید که غور واحد بدو حصه سیاسی وجغرافیوی (غور و غرجستان) تقسیم گردد درین مرحله تاریخی شاهان محلی غور (خانواده سور) عرض وجود نمود وحکمروایان محلی غرستان ملقب به (شار) تبارز نمودند. قابل ذکر است که آقای ذاکر نیز همردیف سایر مورخین برای اثبات وثقه سازی آنچه را گفتنی داشته در پا ورقی نظریه خود به (18) ماخذ وآدرس اشاره نموده فهمیده نمیشود در مورد این ادعایش که تولک را ابوعلی محمد بن العاس تولکی اعمار نموده بکدام ماخذ و منبع مراجعه شود ولی نظر به جنگ های ابو علی محمد در مقابل سامانیان این نظر وسایر نظرات که اعمار تولک را به او نسبت میدهند قوت می بخشد ، دوره حکومت سامانیان از سال (261) هجری قمری آغاز ودر سال (395) ختم گردیده اولین پادشاه این خاندان را اسد بن سامان وآخرین آنرا ابراهیم بن عبدالملک دوم نام داشته ابو علی محمد بن العاس تولکی در زمان این خاندان عرض اندام نموده است . وجه تسمیه سامانیان این است که سامان قریه و روستائی بوده از بلخ قدیم به این ارتباط این دوره منسوب به سامان گردیده هرگاه بنائی قلعه تولک را از زمان الیاس که در هرات حکومت داشته و در سال (303) وی در هرات و احمد در فرغانه نوح در سمرقند بوده محاسبه ، نمایم ازآن وقت تا کنون (1132) یکهزار و یک صد و سی و دو سال سپری گردیده ، ابو علی محمد بن العاس که رتبه سرهنگی در حکومت سامانی در هرات داشته بهر عنوان مفکوره که داشته روی هر دلیلی که بوده قلعه تولک را اعمار و در مقابل الیاس سامانی حکمروائی هرات قیام و اعلان استقلال نموده بمنظور تامین استقلال و دفاع از حریم تولک این قلعه را در یک موقعیت بسیار مهم اعمار نمود جنگ های خونین وتباه کن را متقبل گردید جوانمردانه از قلعه نو بنیادش دفاع نمود، تفصیل را در بخش جنگهای تحمیلی علیه تولکیان مطالعه نمائید که ابو علی محمد بن العاس قهرمان نام دار چگونه با جعفر زیادی سر قوماندان الیاس سامانی جنگید. نظرات فوق از طرف صاحبان قلم ، تاریخ نگاران ، اهل دانش وقلم که از خود کتابها بجا گذاشته اند ارایه گردیده که هر کدام جای خود را دارد وهر یک از آنها قابل قدر وستایش است که مارا در برابر ساختار قلعه تولک در روشنی قرار دادند ومعلومات مفصل را به ارمغان گذاشتند . به عقیده من بحث و فحص بیشتر به ارتباط تاریخ اعمار قلعه لزوم ندارد قدر مسلم این است که این حصار معروف ومشهور در درازنای تاریخ وجود عینی بلا انکار داشته و شاهد واقعات و حادثات بوده است درین سال های اخیر از نتیجه کندن کاری های خود سرانه غیر مسلکی وبی رویه آثار مختلف النوع از حول و حوش این قلعه مانند کوزه ها ، ظروف کاشی شده بسیار براق و پر جلا از نگاه رنگ ، سکوک طلائی ، نقره ای و نوع فلزی بدست آمده که هر کدام متعلق است به یک دوره تاریخی معین سکوک در مجموع ضربی است در سکوک غیر طلا ونقره در سطح همه نوشته ها وبعضی عکس ها دیده میشود روی بعضی سکوک بسیار واضح روشن وخوانا کلمه تولک نوشته شده است در سال (1369) در زمانیکه بنده به حیث مدیر عمومی تحریرات وزارت شئون اسلامی واوقاف ایفای وظیفه می نمودم چند عدد ازین سکه ها ذریعه مکتوب(260) مورخ 17/4/1369 هجری شمسی به امضاء مرحوم سر محقق محمد صدیق (سیلانی) غرض تثبیت تاریخ آنها وحفریات فنی اطراف قلعه به مرجعش به این مضمون ارسال شد : بریاست محترم اکادمی علوم! پوشیده نیست که در کشور عزیز ما افغانستان به اثر کاوش آثار تاریخی که بدست آمده مبین قدامت تاریخی کشور است باید متذکر شد که از ولسوالی تولک ولایت غور توسط سید محمد رفیق (نادم) مدیر عمومی تحریرات این وزارت که اصلاً از همان ولسوالی است چند ضرب سکه بدست آمده که دارای کتیبه ها وعکسها میباشند باالوسیله محترم نادم بخاطر مطالعه بیشتر طور نمونه پنج عدد سکه های یاد شده به شما ارسال گردید هرگاه ایجاب نماید یک هیات را به محل یافت شده که مرکز ولسوالی تولک است اعزام نمائید این وزارت موافق است تا محترم (نادم) به معیت شما باشد از طرف ریاست اکادمی علوم مرکز علمی باستان شناسی ذریعه مکتوب(85) مورخ 26/4/1369 به این عبارت جواب مواصلت نمود، اکادمی علوم ابراز امتنان می نماید که محترم وزارت شئون اسلامی واوقاف ومحترم سید محمد رفیق (نادم) با احساس وطن دوستی ومسئولیت این مرکز را در جریان چگونگی دریافت پنج ضرب سکه های مکشوفه ولسوالی تولک ولایت غور قرار داده اند این مرکز تقاضا مینماید تا موقعیت ومحل دقیق کشف سکه ها مشخص تر گردد تا مراجع ذیربط امنیتی ولایت غور را در زمینه مطلع ساخته در تفاهم با ایشان امکانات اعزام یک هیئت فنی مسلکی باستان شناسی را در آن محل جستجو نمایم محترم نادم در زمینه باز بهمکاری های شان ادامه داده این مرکز را مستفید سازند ، نا گفته نباید گذاشت که سکه های مذکور بعد از بررسی و تدقیق به موزیم ملی افغانستان تسلیم داده میشود.) از طرف وزارت شئون اسلامی واوقاف ذریعه مکتوب(348) مورخ 4/5/1369 جواباً چنین نگاشته شد:(ازینکه نگاشته اید که سکه های مذکور بعد از بررسی به موزیم ملی افغانستان تسلیم داده میشود متشکریم ازینکه طالب یک سلسله معلومات گردیده ئید محترم (نادم) اینطور مینگارد :((سکه های مذکور از ساحه غرب مرکز تولک در فاصله ششصد متری از دامنه کوهی کشف گردیده که قلعه تاریخی تولک در قله آن کوه قرار داشته واین کوه در حدود پنجصد متر یا بیش و کم ارتفاع دارد یافت شده معرفی این قلعه بملاحظه تاریخ طبقات ناصری طی ورقه جداگانه ضماً ارسال شد.))
امنیت کلی در آن ولسوالی تامین است ذریعه کاپی هذا از ولایت محترم غور تقاضا مینمائیم تا از چگونگی امنیت آن ولسوالی بشما معلومات بدهند شما هم طوریکه لازم میدانید آنرا عملی نمائید. ، (نادم) علاقمندی مفرط دارد تا سکه های مشکوفه مورد مطالعه قرار گیرد و در نتیجه قدامت تاریخی قلعه تولک ثابت گردد در صورتیکه کدام هیئتی عازم آن محل گردد نادم حاضر است به معیت آن ها جهت رهنمائی وهمکاری برود این وزارت نیز ابراز موافقت می نماید.)
اعتقاد کامل من بر این است هرگاه کاوشهای فنی ومسلکی در اطراف قلعه تولک صورت گیرد آثار تاریخی زیادی از ادوار مختلف بدست می آید ومیتواند هویت و فرهنگ این قلعه نشینانرا ثابت نماید که از نگاه تاریخی زیاد قابل اهمیت است تمام دنیا امروزی با داشته ها و ثروت های تاریخی خویش افتخار میکنند آثار عتیقه میراث های فرهنگی خود را برخ یکدیگر می کشند وآنها را در میزان ترقی ومدنیت به حساب می آورند ، اینکه تولک را چرا تولک میگویند و وجه تسمیه آن چه بوده در هیچ تاریخی مشاهده نکردم ولی فلسفه وجودی آن و اینکه بکدام تاریخ عرض اندام کرده مورخین چیزهای را نوشته اند که قبلاً به آنها اشاره گردید اما در معنی تولک در کتب تاریخی وآثار قدما وفرهنگ های معاصر ابراز نظر گردیده در لغت نامه ده خدا ، فرهنگ عمید وغیره تولک را بمعنی زیرک ، با فهم و دانشمند گفته اند ولی معلومات اضافی بخصوص در وجه تسمیه آن بدست نمی دهد این معنی بملاحظه کتب تاریخ وحکم راویان و نظم اجتماعی ، اتحاد ، یکپارچه گی تولکیان و داشتن دانشمندان و شعرا زبر دست و عیاران صاحب نام در گذشته گان بیشتر صدق می کند تا نسل حاضر گرچه دانشمندان ، شعرا ، نویسندگان اهل ادب و عرفان در قرن اخیر تولک الحمدالله بسیار چشمگیر است ولی اتحاد واتفاق خودگذری بحد اعلی خود تنزل یافته امیدوارم این نقیصه در نتیجه رشد علم وفرهنگ و تحصیل کرده گان جوان مرفوع گردد و تولک سابق را تمثیل نمایند ؛ از لابلای اوراق تاریخ ثابت میگردد که مردم تولک در امر زندگی خوب و بقای خویش در دفع مضرت وجلب منفعت خویش همه همدست وهمآهنگ عمل میکردند با عزم فولادین از اولین قلعه معموره خویش که سنبل استقلال و آزادی خواهی بوده چون مردمک چشم خود حفاظت وحراست می نمودند و آرزو داشتند که لوائی حریت طلبی شان در فراز قلعه شان در اهتزاز باشد همه با هم مصمم ومتعهد بودند تا از قلعه فولادین سر به فلک کشیده خویش وسر زمین مملوکه و متعلقه خود در برابر متجاوزین ومتعرضین از هرجا و به هر قدرتی که قرار داشته باشند یکپارچه دفاع نمایند وچون کوه های شامخ و صخره های محیط زیست شان استوار و پا برجا بوده برای دشمن پاسخ دندان شکن بدهند گرچه در مقابل جنگهای نا خواسته تحمیلی وطولانی آسیب های فراوان مالی وتلفات عظیم جانی را متقبل میشدند ولی هیچگاه دست از مقاومت وپایدار نمی کشیدندبنا بر این تولک در طول (465) سال جنگ با وقفه گاه گاهی مضمحل می شد ولی معدوم نگردید که افتخار بزرگی میباشد بر تولکیان ، از جنگ سامانیان تا آخرین جنگ سلطان غیاث الدین کُرت غوری را مردم قهرمان وشجاع قلعه با جنگ و دفاع شکست و پیروزی گذشتاندند که حقیقت این ادعا را در مطلب جنگهای تحمیلی علیه تولک بخوبی در آینده کتاب هذا در میابید و عندالموقع از تهاجم و لشکر کشی های که علیه تولک صورت گرفته با ذکر اسما سلاطین متجاوز با قید تاریخ و زمان به جای آن شرح داده میشود مطالعه کتب متعدد تاریخ شاه کاری ها و همت والای مردم تولک با جمع فرو گذاشت های مورخین و اختصار نویسی شان بمن انگیزه شد ومرا واداشت و مصمم گردانید تا برای تولک و قلعه تاریخیآن کتاب مستقل وجداگانه بنویسم تاریخنگاران در مورد قلعه تولک ودو قلعه متعلق به آن یعنی قلعه رزان(ریزان) وقلعه استوانه کدام تذکرات تفصیلی ارایه نکردند به این نتیجه میرسیم که اعمار قلعه تولک یا قبل از تاریخ بوده ویا در زمان منوچهر ویا در زمان محمد ابوالعاس تولکی بوده بهر حال زمانیکه غوری ها قبل از ظهور دین اسلام در تخارستان ، غور هرات ، خراسان حکمروای داشتند تولک در آن وقت مستقل بوده شامل قلمروی غوری ها نبوده تشکیلات جداگانه دولتی ، اجتماعی اقتصادی وغیره داشته وهیچ روابط تحت الاثری و وابستگی در سایر ملوک و امرا غور نداشته است این استقلال وخود مختاری به سیستم حکومت محلی تا وقتیکه اسلام در غور پدیدار شد وتاسیس امپراطوری غوری ها شکل میگرفت نیز وجود داشت مورخ شهیر پوهاند عبدالحی حبیبی در صفحه(158) تاریخ مختصر افغانستان چنین مینگارد:(سلطان علاءالدین ، بامیان ، تخارستان ، بلادگرم سیر، داور ، بست ، تولک ، جبال غرجستان ومرغاب را نیز در تحت اطاعت وسلطنت غور در آورد.)
سلطان علاءالدین در حقیقت موسس امپراطوری غور بوده واین نظر آقای حبیبی بصراحت میرساند که تولک در آن زمان جزء قلمروی غور نبوده همردیف با سایر مناطق متذکره تحت تصرف سلطان علاءالدین در آمده تا آنوقت دارای قلمروی خاص و سر زمین معین بوده و بعداً جزء حاکمیت سلطان مذکور قرار گرفته در پیکر غور مدغم گردیده که تا امروز وجودش قابل قدر و افتخار آمیز میباشد و از جمله ولسوالی های تاریخی و برجسته غور به حساب می آید بخصوص در شجاعت ، قهرمانی ، پای مردی ، مقاومت ، و دفاع در برابر متجاوزین که بسیار مشهود است غیر از ولسوالی تولک از هیچ ولسوالی های دیگر ولایت غور در تاریخ بجزء از ولسوالی شهرک نام دیده نشده وتذکر بعمل نیامده است استدلال دیگر در استقلال تولک نگارش معاون سر محقق طوبی ابری است که در صفحه(221) و (222) کتاب امپراطوری غوری ها چنین می نویسند: ((مولانا منهاج الدین سراج بر علاوه ماخذ کتبی در اثنا تحریر طبقات روایات را نیز بکار برده که از اشخاص ثقه وثبات القول شنیده ویا مشاهدات خود را بکار برده وقایع سلطنت غوریان وخروج کفار مغل چنگیز وجنگ او در غور و تولک ...)
درین ترکیب عبارت تولک در ردیف غور آمده که دال بر هویت مستقل آن است از نوع و شیوه تحریر وترکیب جملات بصراحت درک میشود که تولک در آنوقت نام بخصوص خود را داشته هرگاه تولک از جمله مضافات و متعلقات غور می بود علی الاصول عبارت باید اینطور تحریر میگردید :(واقع سلطنت غوریان خروج مغل وجنگ در غور) که نباید از تولک نام جداگانه برده میشد پس نتیجه چنین است که تولک مستقل بوده است.
تولک همان طوریکه قبل از تاسیس امپراطوری غوری ها متکی بخود بود ازاین وآن حاکم وملک دستور اخذ نمیکرد وحاکمیت بلا قید وشرط داشت بعد از اضمحلال وانقراض امپراطوری غور نیز تشکیل مستقل داشت همچنان بعد از فروپاشی امپراطوری غوری ها و تقسیم وترکه سر زمین غور بین چنگیزی ها و غوری های کرت ، استقلال خود را حفظ نمود.
قابل یاد دهانی است که امراء کرت به حمایه چنگیزیان بخاطر رسیدن به قدرت به امید روزی بودند تا فرا رسد وبه آرزوی خویش نایل آیند ، بناءً به عنوان نخستین شهکاری بر خلاف تمام مردم غور در خدمت چنگیزیان قرار گرفته در رکاب شان جنگیدند مقداری از خاک سر زمین غور را به تصرف خود در آوردند شمس الدین محمد بن ابی بکر کُرت به معیت وهمرکابی سپه سالار چنگیزیان بر ملتان هند حمله نمودند موفقیت های دیگری را بعد از غور بدست آوردند در لاهور نیز مسلط گردیدند فعالیت ها و جسارت کرت ها باعث گردید تا طرف توجه خاص واعتماد چنگیزیان قرار گیرند وبصفوف شان نزدیک شوند منکو خان مغل به پاس خدمات وجان نثاری کرت ها تمام هرات ، جام ، با خزرو ، کوسیه ، فوشنج ، تولک ، غور ، فیروزکوه ، غرجستان ، مرغاب ، فاریاب ، مراحق تا دریای آمو، فراه ، سجستان ، تکین آباد ، کابل ، تیرا و دیگر جاها را به آنها سپرد و حکمران مستقل تمام جاهای متذکره گردیدند باید گفت صفحه(179) تاریخ مختصر افغانستان که به نقل قول گرفته شد نیز بوضاحت فهمیده میشود که تولک در جغرافیای سر زمین غور مانند سایر مناطق یاد شده دارای تشکیل جداگانه وحاکمیت بوده ولی از اثر جنگ های نا برابر سلطان غیاث الدین کرت که در هرات پای تخت داشت تولک را متصرف شد ازین تاریخ به بعد در تولک و در غور کدام تاریخ نوشته نشده.

بیشتر بخوانید

مقدمه کتاب

بنام خداوند آگاه وتوانا"جل جلاله"

الحمدالله والصلواة والسلام علی محمد رسول الله وعلی آله واصحابه وعلی من اتبع الهدا :
خداوند کریم بنا بر حکمتش کائنات را خلق نمود و در روی زمین حضرت آدم رب البشر را خلیفه خود گردانید وبرای نسل آدم برای تامین حیات مادی و معنوی علم , عقل وقوه ناطقه را ارزانی فرمود تا از آنها استفاده اعظمی نمایند و زندگی انسانی را پیریزی واساس گزاری نمایند خداوند عزوجل نعمت های گوناگون ومتنوع را برای نسل بشر ارزانی موهبت فرمود که در قید حساب نمی آید از جمله نعمت های بزرگ الهی علم وصنعت کتابت است . اگر ما از زمان حضرت آدم (ع)تا کنون چیز های را می دانیم ومیتوان آنها را قصه وتاریخ گفت ، از صنعت کتابت است آنچه را ما از مسایل تاریخی , فرهنگی , اجتماعی ، اقتصادی واسلامی میدانیم واز حدوث وواقعات و تغیر وتحولات بشری از یک حال به حالت دیگر در سطوح مختلف مطلع میشویم ومعلومات کسب میکنیم همه از همت عالی دانشمندان وقلم بدستان است ، شناخت ما از بشر دیروز تا بشر امروز طرز تفکر و اندیشه شان سیستم حکومت داری شان بر اندیشه ها و ایدلوژی های گوناگون محصول همین صنعت است.
قلم که وسیله کتابت قبل از رشد صنعت کتابت امروزی بود از مقام ارزنده بر خوردار بوده است، که شما نام آنرا در قرآن کلام خداوند مشاهده می کنیم قلم وسیله قابل قدری در تامین روابط بین کتله های بشری بوده مصوبات ، میثاق های بین المللی وقرارداد های بین الدول توسط قلم صورت گرفته ومی گیرد انتقال داشته های علمی ، تخنیکی وتکنالوژی که از طریق وسایل فنی پیشرفته از قبل ، فاکس ، انترنت ، فیس بوک وغیره صورت میگیرد نیز از قالب کتابت خارج نیست باید اذ عان کرد قلم وسایر وسایل تحریری وانتقال معجزه آفرین گردیده قبلاً هم انسانها در تمام ادوار حیات خویش در عرصه های مختلف بخصوص در فن تاریخ نگاری ، قصه نویسی وکتاب نگاری از قلم استفاده میکردند و اکنون هم می نمایند ، از زمان های دور آثار ماندگار را به ارمغان گذاشته اند که بسیار پر ارزش و سودمند است ، دانشمندان وتاریخ نویسان عالیقدر آفریده های خویش را بما سپردند که واقعاً قابل قدر وستایش میباشد قبل از هر چیز میخواهم نظرات ودیدگاه های خویش را پیرامون مورخین ابراز نمایم شخصیت مورخ زمان پُر ارج وبا اهمیت است که کاملاً بی طرفو در نگارش خود صادق باشد حقیقت گو و واقعیت بین باشد گفتار آن متدل بدلایل ثقه ، با اعتبار و از منابع عمده ومآخذ قابل اعتماد و شناخته شده صورت گرفته باشد تا امتیازی باشد بین رمان ، نویس ، داستان ساز ، افسانه گفتار برمبنائی تصور و تخیل اصولاً مورخ باید از هر نوع تعصب وتعلقات قومی ، مذهبی ، کسانی دور باشد مورخ نباید غلط نویس ودر نقل قولها تصرفات تزئید وتنقیص انحرافی نماید این تصرفات چه جزئی باشد وچه کلی ثبوت تصرفات جزئی هم به شخصیت مورخ لطمه وارد میکند ؛ لزوماً مورخ باید حقایق را در هر شرایط و زمان بدون جانب داری از این وآن انعکاس بدهد مندرجات تاریخش را وارونه ننویسد و خیانت انحرافی را مرتکب نشود ودر ذهن خواننده گان سم پاشی دور از واقعیت ننماید . تا جائیکه من فکر میکنم مورخین بدون انگار بدو دسته تقسیم میشوند؛ یکدسته کسانی اند در باری یعنی وابسته به مقامات قدرت که منافع شان توسط همین قدرت تامین میگردد هم از لحاظ مادی وهم از لحاظ معنوی ، دسته دوم کسانی اند که هیچ نوع وابستگی وارتباطات در دستگاه قدرت حاکم ندارند.
مورخین در باری ولی نعمت های خویش را که تامین کننده زندگی شان در ابعاد مختلف میباشند از مداحی واضافه گوئی شان ثروت وعزت بدست می آرند نسبت به مورخین غیر وابسته بسیار متفاوت اند ولی نعمت های خود را به چشم بهتر می بینند تا جائیکه از تذکر وانعکاس حقایق تلخ مربوطه شان اغماض می نمایند ونمی خواهند دیگران را مطلع سازند این دسته مورخین آنچنان در بحر عطیه های باد آورده ومجانی مفروق اند حتی نمی پذیرند که دیگران پیرامون ممدوحه شان حقایق را بنویسند چشم حقیقت بین این گونه تاریخ¬نگاران کور است ونمی توانند حقایق را به بینند تاریخ نگار هرگاه متکی به اقوال دیگران چیزی را می نویسند وآن اقوال سند ثقه نداشته معذور اند واگر می دانند که آن اقوال صحت نداشته عمداً به آن تکیه می نمایند درست نیست ازین دسته عده ای هم هستند برای کسب محبوبیت وبدست آوردن مقام ومنزلت کتب تاریخی خویش را بنام سلاطین وابسته خود مسمی نموده اند که نهایت گرایش است در حصول مادیات ، دسته دوم غیر وابسته وامتیاز جوینده آزاد از رشته های اسارت بار مادیات دستگاه حاکمه وقدرت مند بنا بر بی طرفی که دارند ومطمع نیستند زیاد حقیقت نگار وواقع بین میباشند نسبت علونفس وپیروی از حقیقت تحت تاثیر هیچ کس ومقام قرار نمی گیرند حقایق مسلمی را که می نویسند و ولی نعمت دسته اول ضربه می بیند وخدشه دار میگردد دسته اول پیش از مطالعه کورکورانه آن را مردود می شمارند تناقض گویهای بعضی از مورخین قسماً ناشی از همین امر است وقسماً از بی خبری کم مطالعه گی وبعضی عوامل دیگر مثال های زیادی وجود دارد ولی از تذکر شان خود داری میشود مگر برای ثبوت ادعا دو موضوع را متذکر میشوم : اول وزارت معارف زمان سلطنت محمد ظاهر شاه در کتاب تاریخ صنف ششم آنوقت که مضمون درسی هم بود نوشته بود که مردم ولایت غور در زمان احمد شاه درانی مسلمان گردیده اند که ناشی از عدم دانش تدوین کننده گان تاریخ بوده اما مرحوم میرزا محمد داعی که از شخصیت های دانشمند وپُر معلومات غور ، در یاد آوری من بکابل مراجعه کرد غلط نگاری ریاست تالیف وترجمه وزارت معارف را در مقامات صالحه ثابت نمود واسلام آوردن مردم غور را از زمان حضرت علی کرم الله وجهه به اثبات رساند کتاب تاریخ مذکور از تمام مکاتب افغانستان جمع آوری شد واسلام آوردن مردم غور مربوط گردید در زمان حضرت علی خلیفه چهارم و درج کتب تاریخ گردید.
موضوع دوم: محترم ظاهر طنین ژورنالست ، دانشمند وزمانی سفیر افغانستان کتابی نوشته زیر نام (افغانستان در قرن بیستم) آخر کتاب را تخصیص داده در نصب بعضی تصاویر به عنوان معرفی اثر زیر تصویر منارجام نوشته است: (اثر دوره غزنوی ها) این هم به اغلب گمان از عدم معلومات ویا کم مطالعه نشئت گرفته است.
من هم نه چون مرحوم میرزا محمد داعی آرام نه نشسته غلط نویسی آقای طنین را در ویب سایت جام غور انعکاس دادم اگر آدرس انترنتی آنرا می داشتم با خودش مفاهمه میکردم آنرا گذاشتم بدوستان غوری که دسترسی بیشتر دارند . تا جائیکه دیده میشود مورخین غیر وابسته مرتکب انحرافات نگردیده در نقل قول و ارائه روایات صادقانه بیطرف عمل کرده اند آنچه را رقم زده وهمت ارزمانی کرده اند در کمال امانت داری بوده حقیقتگوی شان خیلی پرواضح واظهر من الشمس است مسلماً نوشتار بر مبنایی قطمیع ونوشتار بر اصول بیطرفی تفاوت های چشم گیری دارد . و در موضوع که نوشتار صورت میگیرد هم قابل بحث ومکث میباشد طوریکه ملاحظه میشود مورخین که پیرامون شخصیت علمی فرهنگی دانشمندی وکار آرای آن واز صداقت وخدمتگاری آن ودیگر مواصف وسجایای آن سخن گفته اند اغلباً تحت تاثیر بعضی مناسبت ها قرار گرفته اند وگفتار و اظهار نظر شان آنچنانی که باید می بود نیست و در پایه واقعیت استوار نمی باشد خوش بینی ها وبد بینی ها را از زاویه مناسبت ها وتعلقات انعکاس داده شده از بُعد دیگر اگر تاریخ نویسان روی قضایای اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی اماکن مقدسه آبده های تاریخی بذل همت کرده اند ویا نتیجه تحلیلی و پژوهش علمی اشخاص وافراد نا شناخته را بدون معرفت وابستگی های شان انعکاس دادند تا حدود متفق القول حقیقت را بیان نمودند زیرا منافع مادی نداشته واز جانب دیگر واقعیت های مطرح بوده که از آن نمی توان شد انکار نمود بخصوص آنعده آثاریکه شهرت جهانی دارد طورمثال در باره دوره امپراطوری غوری دانشمندان مورخین داخلی وخارجی تعداد (165) اثر نوشته اند ولی در تمام قضایا و رویداد های این دوره بزرگ تاریخی باهم متحد نیستند وعملکرد سلاطین غور را از چشم واحد نمی بینند و در باره آنچه درباره اعمار اماکن مقدسه وبناهای می نویسند مانند مسجد قوت الاسلام در هندوستان ، مسجد جامع ولایت هرات ، مدرسه شاه مشهد در ولایت بادغیس ، خانقا های چشت شریف درهرات ، منارجام در ولایت غور ، اعمار خانقا ها در مکه معظمه توسط ملک ضیاءالدین غوری ، قطب منار دهلی نگارش یافته همه با هم متحد اند.
دیدگاه کوتاه بود در مورد مورخین ونحوه نگارش شان که چگونه بوده است.
بعد ازین ارائه نظر میخواهم در باره تولک معلومات را تحت عنوان وکلیشه (تولک وقلعه تاریخی آن) نوشتار داشته باشم ، تاریخنگاران در باره تولک وقلعه آن قلم فرسائی های کرده اند ولی بسیار کوتاه مختصر وفشرده در حالیکه کنون در نتیجه مطالعه ثابت گردیده قلعه نام دار وباشکوه تولک از لحاظ موقعیت وساختاری از لحاظ استحکامات تعرضی و دفاعی در صحف کتب تاریخ حقیقت روشن وانکار ناپذیر درخشش دارد مگر بعضی تاریخ نویسان دانشمندان قلم بدست طوریکه از فحوای کوتاه نویسی شان فهمیده میشود این قلعه برای شان طور شاید وباید قابل شناخت نبوده معلومات کمتری در دسترس شان قرار داشته با جزئیات , خصوصیات ورویداد های تاریخی این وژمستحکم واستوار چون کوه های سر به فلک کشیده تولک معلومات کافی ومفصل نداشتند فکر می کنم روی همین ملحوظات تاریخ نویسان اربابان حکایت وروایت در اکثر جاها صرف از تولک نام برده اند آن هم طور جسته وگریخته نه طور منظم وبهم پیوسته در تعریف این قلعه ایجاب میکند تا از نگاه ساختمانی فن معماری ، رعایت استحکامات نظامی توجه لازم صورت گیرد که خیلی با اهمیت است بنده خواستم از تمام گلستانهای تاریخ که تحت مطالعه ام قرار گرفته و از آنها برداشت های دارم غنچه های متنوع و رنگارنگ آن ها را دسته بندی کرده خرمن ازگل مرتب ساخته تقدیم خواننده گان وعلاقمندان عزیز وقدر دانان تاریخ نمایم از ساختار ابتدائی قلعه گرفته تا تاریخ اعمار آن واینکه توسط کدام شخص وکدام تاریخ صورت گرفته تا توضیح اینکه جنگ های متعدد از طرف کدام قدرتمندان آشفته حرص وآز علیه تولکیان تحمیل گردیده وبه کدام تاریخ ها بوقوع پیوسته وچه نتائج را در قبال داشته هم چنین شخصیت هایکه درین قلعه سمت ملکی وامارت داشته ، قضات مقتدر وبلند پایه ، علما متبحر و پُر توان ، اهل ادب و فرهنگ پهلوانان دلیر و شجاع قهرمانان شیردل وپُر قدرت که در طول تاریخ (465) سال جنگ با وقفه ها در تولک داخل معرکه جنگ بودند همه را طور مفصل معرفی نمایم مورخان از هرکیس وقماش که بودند در مورد معرفی تولک وتولکیان کوتاه قلمی های فراوان کرده اند که من سخت موثرم طور مثال شاعری در اوصاف قلعه تولک شعری را به این مضمون سروده است.
بر آورده سرتا به چرخ برین
بر او مرغ پرنده را راه نی
ز بالاش پیدا نبودی زمین
برش باد را گذرگاه نی

من معتقدم تعداد مصارع این شعر بسیار بوده ولی تاریخ نویس نه از مقدمه ونوع ارتباط و مناسبت ذکر کرده فقط در ذکر دو مصرع کفایت دانسته در حالیکه این شعر بسیار زیبا ودلکش است صرف نظر از مناسبت آن در مورخ خاص اگر تمام مصارع آن در حد کفایت آورده می شد به مقبولیت وزیبائی آن افزوده میگردید من به مطالعه چندین کتب تاریخ در این چنین کوتاه نویسی های بر خوردم واین امر انگیزه شد تا دست بکارشوم از مجموعه این مختصرها تفصیلات را بوجود آورم تا از آن مفهومی بدست آید وخواننده به نتیجه مطلوب نایل گردد و از جریانات گذشته قلعه تولک وتولکیان بخوبی مطلع گردد .
از زمانه های دور تا اکنون موفقیت وعدم موفقیت هر کتله و جامعه کشور و دولت مربوط ومنوط به یک سلسله عوامل ، انگیزه وشرایط در عرصه های گوناگون بخصوص در عرصه نظامی بوده ومیباشد آنچه در باره تولک مشهود ومعلوم است انگیزه اصلی وبیشترین راز موفقیت تولکیان شجاع ومبارز در وحدت ویکپارچه گی شان نهفته بوده سهمگیری شان در دفاع از جنگهای تحمیلی در مقابل تعرض وتجاوز قدرتمندان جهان خوار مانند چنگیز مغل ، سلطان سنجر سلجوقی وغیره و مقاومت جانانه وجوانمردانه شان در ادوار مختلف چه از نگاه فردی و چه از دیدگاه اجتماعی نقش عمده و اساسی داشته استحکامات موضعی آماده گی های لازم نظامی ، دقیق بودن اهداف وستراتیژی موقعیت جغرافیوی زمینه های خاص دفاعی ظرفیت های انسانی وتهیه وجابجا نمودن مواد اولیه بخصوص مواد ارتزاقی تهیه وتعبیه آب مصارفاتی از مجاری غیر مرعی ونا معلوم با مهارت و شیوه خاص زمانی ومکانی که همه آنها در امر جنگ وقتال بسیار مهم وبا ارزش عوامل دیگری در پیروزی مردم تولک موثر ومفید بوده است ایجاب می نماید غرض مزید معلومات ما روی هر یک از مطالب مشروحه توضیحات لازم ارائه گردد که فلسفه تاریخ نگاری ارائه معلومات پیرامون حدوث واقعات ونتائج آن میباشد ومعلومات ارائه میگردد برای خواننده گان این معلومات باید طور تدوین گردد که از آن استفاده بعمل آید ولی در کوتاه نویسی مسلماً این هدف بدست نمی آید چندین کتاب را که من مطالعه کردم از تولک وقلعه تاریخی آن بحث و فحص طولانی نکرده اند ونتوانستند ویا نخواستند خواننده را جلب نمایند وبدون نتیجه گیری لازم از موضوع گذشتند بیشترین تماس را در قضایای تولک قاضی منهاج سراج صاحب طبقات ناصری ، عبدالله صیفی هروی وسید عبدالواسع جبلی غرجستانی داشته مولانا قاضی منهاج سراج در قضایای تولک ذی دخل بوده حتی مدت چهار سال با جمله اقارب مادری اش همردیف سایر مردم تولک در وقت حمله چنگیز مغل از قلعه تولک دفاع نموده است چشم دید وشاهدان خود را از واقعات غور وتولک انعکاس داده است اقارب مادری واخوال قاضی منهاج سراج وخود او جمله مسکونین قلعه تولک بوده بنابر همین ارتباط در تولک سروکار داشته که در آینده در بخش جنگ چنگیز مغل مفصلاً درین رابطه معلومات داده می شود وسایر مورخین نیز در تولک وقلعه تاریخی آن گفتنی های را دارند نه مانند


بیشتر بخوانید

فهرست مطالب کتاب



فهرست مطالب کتاب، حصار های تسخیر ناپذیر
نویسنده: سید محمد رفیق نادم

پیشگفتار
بخش اول تولک در زمان قدیم
تاریخ اعمار قلعه تاریخی تولک و بنیان گذار آن
شخصیت های که در تولک زیست داشتند
حضرت خواجه سید عبدالله علوی (رح)
ابو علی محمد بن عاس تولکی
قاضی منهاج سراج صاحب طبقات ناصری
ملک ضیاءالدین قاضی تولک
قاضی مجدالدین قدوه تولکی
قاضی جلال الدین مجدالملک احمد عثمان تولکی
امیر نصر تولکی
ملک مبارزالدین حبشی نیزه ور
عمر سراج شاعر تولکی
فخرالدین محمد ارزیر وسپهسالار
ملک معزالدین
ملک حسام الدین
ملک شمس الدین
ملک مبارز الدین نهی
ملک محمد نهی
ملک عزالدین
ملک اختیارالدین
ملک هزرالدین محمد بن مبارک
ملک فرُّخ زاد تولکی
جنگ های تحمیلی
جنگ سامانیان ، اولین جنگ در سال های (353) هجری
- جنگ غزنویان، از سلطان محمود تا سلطان مسعود
- جنگ سلجوقیان جنگ چنگیزیان ، در چند مرحله شروع از سال (617)
- جنگ تاتاریان
- جنگ نیمروزیان
- جنگ سلطان علاءالدین غوری
- جنگ سلطان غیاث الدین کرت غوری
- جنگ سامانیان
- جنگ غزنویان علیه تولکیان
- جنگ سلجوقیان
- جنگ چنگیزییان
- مرحله اول جنگ چنگیزیان
- مرحله دوم جنگ چنگیزیان
- مرحله سوم جنگ چنگیزیان
- مرحله ششم از طرف سلطان علاءالدین غوری موسس امپراطوری غوری ها
- مرحله از طرف سلطان غیاث الدین کرت غوری
شهر های تاریخی و معروف غور عبادت اند از
بخش دوم،تولک در زمان معاصر از صد سال به این طرف
معرفی علماء و دانشمندان
پول مروج و نوع معامله
چگونگی پیدایش بانک نوت ها کاغذی
روشهای کاری حکومت محلی تولک
نحوه زندگی کارمندان دولت
چگونگی تامین ارتباطات
مکلفیت ها و وجائب مردم
نحوه تدریس و تعلیم
تولیدات زراعتی باغداری و انواع خوراکه ها
نوعیت لباس
صنایع دستی
موسیقی و انواع آن
بازی های محلی وعنعنوی
مطالعات جدید تاریخی تولک
تصاویر و ضمایم
مآخذ و منابع








بیشتر بخوانید
bottom of page