Search
شعری از دهزاد
- نویسنده: مدیر سایت
- Jan 12
- 1 min read

یا هو
من حالت بر هم زده دارم تو نداری
دیوانه دل غمزده دارم تو نداری
از باد خزانی به گلستان وجودم
گلهای تر و نمزده دارم تو نداری
از آتش هجر تو درین موسم سرما
یک کلبه ی شبنم زده دارم تو نداری
از گردش این چرخ کج اندیش تبهکار
اینک کمر خمزده دارم تو نداری
هی میشمرم تار نفس را ز فراقت
روز و شب ماتمزده دارم تو نداری
امروز اسیرم به قفسخانه ی دنیا
احوال جهنم زده دارم تو نداری
از بس که جفا دیده ام از گردش ایام
من قلب ز عالم زده دارم تو نداری
Comments