top of page
Search

شعری از دهزاد

یا هو

من حالت بر هم زده دارم تو نداری

دیوانه دل غمزده دارم تو نداری

از باد خزانی به گلستان وجودم

گلهای تر و نمزده دارم تو نداری

از آتش هجر تو درین موسم سرما

یک کلبه ی شبنم زده دارم تو نداری

از گردش این چرخ کج اندیش تبهکار

اینک کمر خمزده دارم تو نداری

هی میشمرم تار نفس را ز فراقت

روز و شب ماتمزده دارم تو نداری

امروز اسیرم به قفسخانه ی دنیا

احوال جهنم زده دارم تو نداری

از بس که جفا دیده ام از گردش ایام

من قلب ز عالم زده دارم تو نداری

 
 
 

Comments


bottom of page