top of page
Search

مسیر زندگی، شعری از نادم

Updated: May 14, 2024



در مسیر زندگی

بازی بر دنبال عقرب بوسه بر دندان مار

کوه برکندن بسوزن سنگ ببریدن بخار

زیر چکمه جان سپردن روز وشب بودن به بند

بی سبب رفتن بزندان یا سپردن سر بدار

تشنه لب اندر بیابان جای پا رفتن بسر

سنگ خارا را بسر انگشت خود کردن شیار

بار صد اشتر کشیدن با قد خم چون کمان

سنگ را با سر شکستن یا که خوردن زهر مار

زیر لب جا دادن غندل و گژدم روز وشب

یا به نیش عقرب از پا در کشیدن پوده خار

سیر اندر کهکشان و استراحت در مریخ

پا نهادن بر سر بام فلک بشقاب وار

شیر را در بر گرفتن پنجه دادن با پلنگ

شیشه خائیدن به‌دندان رخنه کردن در حصار

هم قفس بودن به‌خرس و هم‌نفس بودن به‌قول

مرده در آغوش بودن یا که زال اندر کنار

شیر دوشیدن ز ببر و پوست برکندن ز گرگ

آهو بگرفتن بدست و دیو اندر کار زار

با پشک اندر جوال و با خسک بودن به‌شب

در زمستان خُنک در بین برف کوهسار

روز وشب خون جگر خوردن بجای نان و آب

آتش اندر پلک زدودن هجرت از ملک ودیار

خنجر اندر دل فشردن میخ کوبیدن به‌چشم

زیستن در غار گژدم خفتن اندر بین نار

بستر از خار مغیلان جامه از جنس آول

پا برهنه سیر و حرکت در زمین خار زار

کفش تنگ و پای لنگ و چشم کور وآب شور

خفته در بین تنور ویا که دور از وصل یار

در مسیر زندگی در نزد «نادم»جمله گی

بهتر از آنست که باشد مرد نادان یار غار

 
 
 

Comments


bottom of page